Thursday, July 12, 2007

ضرورت پیوندها در مقاومت و نافرمانی مدنی

هم میهنان
خون دوباره ای که در رگهای خیزش رستاخیز گونه شما سربازان ایرانزمین با حرارت بجوش افتاده از یک سوی تجربیات تلخ و رنجبار را امروز دستمایه اراده ای خردمندانه ساخته و از سوی دیگر رژیم را هر چه بیشتر به خود کشی واداشته
هم میهن رژیمی که در اوج انزوای داخلی و بین المللی نتوانست شما را از ابراز خواست حقوق اولیه شهروند ی با زور و زندان و سرکوب و اعدام و قتل و ترور متوقف سازد ؛همانگونه که شاهدید امروز به خوردن پس مانده های خودش که برای آزادی خودی هایش پرداخته بود واداشته و در حال خود زنی است
این رژیم بدلیل همان مقاومت ملی بیست و نه ساله ما دچار شکافی گردیده که دیوا ر ش روز به روز پوسیده تر ، رو به ویرانی میرود
این رژیم دچار توهمات دیوانه واری شده که از یک سوی در عرصه داخلی آمالش را برباد رفته میبیند و ناچار به دوران بحران پنجاه و هفت باز گشته و از سوی دیگر در اندیشه دست درازی و تحریک همسایگان و دیگر بیگانگان جهت راه اندازی جنگی دیگر چه احمقانه فرو رفته است
اما نمیتواند در داخل همان هاله شیطانی و متحجر و خرافه ای که در آن قرار داشته ؛ درک کند که نسلها متحول شده اند و انسانها در هر شرایطی راه خود را بسوی نو اندیشی و آزادی بهر شکل پیموده اند و دیگر ملتها را نمیتوان برتر و پست تر دانست ؛ نشانه این امر هوشمندی نسل جوان ماست و همیاری و پشتیبانی جهانی در حمایت از ملت ماست که امروزه زبانزد تمامی افکار آزاد جهان میباشد.
ملتی که با درایت پیامهایی همچون حوادث سهمیه بندی بنزین را از خویش با سرعت و وسعت نمایش میدهد آن ملتی نیست که چهره در ماه میدید و همین نیز باعث شد طی چند هفته گذشته تمامی چشم اندازهای نابخردانه رژیم تیره و استراتژی های وارداتی اش نیز مضمحل و مورد تمسخر این مقاومت و نافرمانی ملی قرار بگیرد
جنگ ما در این روزها با واقعیاتی است که با آن روبرو بوده ایم
هم میهن اگر حجاب یک امر اجباری و تحمیلی و غیر قانونی است و مغایر اصول آزادی های فردی و مدنی میباشد چرا امروز که ثابت کرده ایم میخواهیم حق خودمان را باز پس بگیریم نباید زن و مرد به پشتیبانی از این ناچیزترین حق انسانی خویش یعنی حق انتخاب پوشش بپردازیم
هم میهن اگر در کارگاهی با سالها سابقه کار، کار کرده ایم و زالوهایی را با خون همسر و فرزندانمان پروش داده ایم که امروزه ماههاست حق مسلم ما را پرداخت نمیکنند چه دلیلی دارد که کار کنیم و درآمد کارگاهها و کارخانجات را به جیب این زالوها بریزیم و همچنان گرسنگی بکشیم؟
هم میهن وقتی که مبالغی معادل یک چهارم صادرات نفت روزانه کشور روانه جیب سازمانهای تروریست ارسال میشود چگونه باید کارگران شرکت نفت در گرمای پنجاه در جه جنوب کشور محروم از آب اشامیدنی و بهداشت و مسکن مناسب ادامه کار دهند تا پول نفت کشور به موشکهای زلزال و .... تبدیل و خون ملتهای دیگر را بنام کشور ما بریزد ؟
هم میهن آیا از خود پرسیده ایم چگونه است که دخترانمان مقابل چشمان خودمان به حراج شرعی دلا لان دین گذاشته شده اند و بیشرمانه تجارت نا پاک صیغه را به دکان آخوندها اضافه کرده اند / آیا از خود پرسیده ایم چرا در کشور ما مواد مخدر ارزانترین زینت مجلسها ست و میوه و شیرینی از فرط گرانی به رویایی برای کودکانمان مبدل شده؟
آیا از خود پرسیده ایم که چرا جوانی که در اوج دوران زندگی اش باید به کتابخوانی و انیشه برای ساختن آینده اش به عشق ورزیدن و کند وکاو و کنجکاوی بپردازد آنچنان پشت این دیوار بلند قرارش داده اند که یا سرخورده میشود و یا سرکشی هایش به انهدام آینده خودش منجر گردد؟
هم میهن این زخمها را فقط با یکدلی در درخواستهایمان خواهیم توانست مرهم گذاشته و التیام بخشیم
دانشجو ؛ کارگر و کارمند ؛ معلم و دانش آموز ؛ زن و مرد ؛ روستایی و عشایر ؛........ تک تک ما زمانی خواهیم توانست آخرین ضربه ها را برای فرو ریزی این دیوار فرود آوریم که هرچه را ارارده کرده ایم بدست آوریم دستهایمان را در دست یکدیگر بفشاریم و تیشه ها را به به پتک تبدیل سازیم و این دیوار را ویران کنیم تا افق های دورتر را ببینیم و با انتخاب خودمان زندگی کنیم
هم میهنان
فشردن دستان همان سازماندهی و تشکل بخشیدن به سلولهای مقاومت و نافرمانی مدنی است
سازماندهی بمعنای اراده ما برای دستیابی به خواسته هایمان است
و آزادی ؛ دموکراسی ؛ و گذشتن از سد خرافات و جهل و ایجاد یک جامعه سعادتمند , بدون باید ها و نباید های خودکامگان دینی و عقیدتی و مستقل در چار چوب تمامیت ارضی کشور بر اساس رای خودمان آن اراده میباشد.
بردیا سپند
سازمان اتحاد ایران

2 comments:

Anonymous said...

dear friend

all people in iran should start this movement.

all the best for Iran

Anonymous said...

Did the father of Reza pahlvi was in charge of Iran killing all of the kurds from The Republic of Mahabad the pahlavi family have no place in Kurdistan, they should stay where they are. We kurds do not need them never did.